زوج خوشبخت شیعه

عاشقانه ترین جمله ای که حضرت زهرا سلام الله علیها به حضرت علی علیه السلام میگفتن:>...روحی لک الفدا یا علی**جانم سپر بلای تو یا علی**

زوج خوشبخت شیعه

عاشقانه ترین جمله ای که حضرت زهرا سلام الله علیها به حضرت علی علیه السلام میگفتن:>...روحی لک الفدا یا علی**جانم سپر بلای تو یا علی**

دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۱ ب.ظ

ادامه خاطره

سلااااااااااام


امام صادق علیه السلام می فرمایند: 

«. . . سعیدة سعیدة امراة تکرم زوجها ولا تؤذیه وتطیعه فی جمیع احواله ; 

خوشا به سعادت و خوشا به سعادت آن زنی باد که شوهرش را بزرگ دارد و به او آزار نرساند و همیشه از شوهرش فرمانبری کند .»


ان شاءالله که حال همه خوب باشه{-35-}

ببخشید یه مدتی نبودم....الانم که اومدم کلا ذوق و شوقم برای ادامه خاطره از بین رفته{-15-}


ولی حالا یه جورایی ذوق و شوق رو بر میگردونیم{-51-}دیگه وقتی مشاور اعظم(خواهر شوهر بزرگه)بگه چرا دیگه نمینویسی باید

آب دستتِ بزاری زمین و بیای ادامه خاطره رو بنویسی{-7-}(خواهر شوهر ذلیل به من میگنا{-7-})


قابل توجه خانوم زهره محمدی یکی از خواننده های این وبلاگ که خواهر شوهر نداره{-2-}


خبــــــــــــ....ادامه ی ماجرا....فردای اون روز که من با مریم حرف زدم مشاور اعظم گرامی زنگ زدن خونمون من داشتم میرفتم بیرون


بعدش که از شرایط برادرشون گفتن و معیاراشون قرار شد که روز تولد حضرت علی اکبر(ع) مادرشوهر عزیز و خواهرشوهرم بیان خونمون

{-52-}

آخــــــــــــر هفته شد و طبق معمول استرس ما دختر خانوما روزی که قرار بیان برای دیدن دختر شروع شد{-52-}

این شرایط برام خیلی پیش اومده بود ولی اون روز بازم مونده بودم چی بپوشم{-7-}یعنی ما خانوما این مشکل رو همیشه داریم{-7-}


خلاصه بعد از ظهر که اومدن زنگ درو که زدن من از پشت پنجره که نگاه کردم دیـــــــــــدم بعــــــــــــــله همون خانومیه که اومده بود 

کلاسمون{-44-}

خلاصه اون روز کلی با هم حرف زدیم....ولی من نفهمیدم که مادرشوهرم از من خوشش اومده یا نه...تا فرداش که زنگ زدن خونمون

که برای جمعه با آقا پسرشون بیان....{-44-}


جمعه که شد من انقدر استرسم زیاد شد که میخواستم بی خیال ازدواج بشــــــــــــــم کلا{-15-}...


خلاصه نوبت به صحبت کردن من و همسرجان رسید....ولی من اون جلسه اصلا نتونستم حرف بزنم اصلا انگار بلد نبودم کلمه هارو

کنار هم بزارم و این خواستگاری اولین خواستگاری بود که من نمیتونستم حرف بزنم قبلیارو خیلی راحت حرف میزدم و معیارامو میگفتم

{-19-}

و بالاخره مقوله خواب رفتن پا که باعث شد اصلا آخرای حرفامون نفهمم چی شد به خاطر همینم مامان برای صحبتای جلسات بعد 

تو اتاق مبل گذاشت...

و این بود ماجرای خواستگاری ما...


ولی در کل ازدواج واقعا خواست خداست.....بسپارین دست خدا خودش میدونه هم کُف آدمو چه جوری پیدا کنه...


الهی که همه ی جوونا خوشبخت و عاقبت بخیر بشن{-35-}

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۷
فاطمه زهرا م.م

نظرات (۱۰)

سلااااااااااااااااااااااام عروس خانوم جان:ایکس

 

اوخییییییییییییییی: دی

 

الهییییییییییییییی که خوشبخت بشید عزییییییییییییییزم:ستاره

پاسخ:
سلاااااااااام
:دی

ممنون...ان شاءالله با دعای شما
به همچنین
۰۸ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۵۶ شهید مرتضی آوینی
بسم الله...
سلام علیکم
ایشالله چشمه محبت در زندگی تون هر ثانیه از سرچشمه الوهیت سیراب تر بشه
و خوشبختی شما آرام دل شیعیان باشه
به حاجی سلام ما برسونید.ان شاءالله توفیق حضور به محضر اربابشان روزیشان شود
التماس دعا
یاعلی
پاسخ:
سلام
ان شاءالله....با دعای شما
یاحق
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۱۹ زهره محمدی
به به ، به سلامتی
عروس خانوم سرت شلوغه ها
کم پیدایی
مردیم از بس که منتظر ادامه قصه موندیم.
البته بماند که ما خودمون یه جورایی تا ته قصه رو خوندیم....
پاسخ:
:)
خییییییییییییییلی شلوغه...
شما که خودت تا ته قصه رو میدونی
سلام عزیز دلم ..
الهی که تا روز ظهور امام و در دولت کریمه امام همسفر هم باشید ..
پاسخ:
سلام
الهی آمین
با دعای شما
تا باشه از این استرس ها :سوت

ان شاءالله خوشبخت بشید [یه دسته گل]


پاسخ:
:دی
ان شاءالله با دعای شما
همچنین شما {یه سبد گل}
۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۲۹ کنیز حضرت زینب سلام الله علیها
سلام آبجی نازنین

خوبی؟

ان شاءالله خوشبخت و شاد باشید

خاطره اولی یادم رفت اینقدر دیر آپ کردی

ولی سعی کردم یادم بیاد که نیومد یه چیزاییش تو ذهنم بود :D

ان شاءالله همه جوانها خوبخت بشن

به مشاور اعظم هم سلام بروسن =))
پاسخ:
سلام مهربون
دی
سمانه جان شرمندمون نکن خواهر
همچنین شما
چشم حتما
ادامش؟
بازم بنویسین
پاسخ:
وقت!!!!
از خدا بخواین به وقت  ما برکت بده تا ماهم بنویسیم
۲۶ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۴۵ یک آدم حساس

سلام دلبندم.

انشالله خوشبخت بشین.ضمنا اون هم کفو می باشد مجید جان.

پاسخ:
سلام
اشتباه تایپی بود...زندگی رو سخت نگیرین
ســــــــــــــــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــووووووووووووووووم
وبلاگتونو دوستـــــ میــــــــــــــــــــــــــــ دارم :-P

پاسخ:
سلام
ممنون از لطف شما دوست عزیز
وای اون فرآیند خواب رفتن پا رو خیلی خوب اومدی :))))
و دیگه اینکه ایشالله خوشبخت شی فرمانبردار عزیز :* ♡
پاسخ:
ممنون خانومی
همچنین شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی